شنبه، آذر ۱۴، ۱۳۹۴

چپ و چرخش مواضع روسیه

در کنار تحلیل های مختلف و ضد و نقیض در مورد مواضع و اقدامات اخیر دولت روسیه به خصوص در رابطه با داعش و سوریه، که صرفنظر از موافقت یا مخالفت با این مواضع و اقدامات، حاکی از چرخش یا تغییر مواضع استراتژیک روسیه، از عضوی منفعل و تا حدی خنثی و بی خاصیت جامعۀ جهانی، به یک رقیب استراتزیک قدرتمند ایالات متحده آمریکا و کشورهای عضو ناتو است، این نکته هم باید مورد توجه قرار گیرد که شخص پوتین و دولت روسیه، سال هاست به دلیل واکنش ها و مواضع ضعیف، منفعل و عافیت طلبانه در عرصۀ مناسبات جهانی، (صرفنظر از اینکه گریز ناپذیر بود یا خیر)، مورد فشار و انتقاد افکار عمومی روسیه قرار داشت و افکار عمومی روسیه، خواهان مواضع و اقداماتی بود که اثر تحقیر آمیز سالها کناره جویی و مصلحت اندیشی و عافیت طلبی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و به خصوص سالهای نکبت بار و مواضع خیانت آمیز دوران یلتسین را از خاطره ها بزداید.
در این فشار افکار عمومی و استفاده از این اهرم برای چرخش در مواضع دولت پوتین، نباید نقش حزب کمونیست فدراتیو روسیه، که سال به سال در روسیه در حال افزایش قدرت گیری است و همچنان قدرتمند ترین حزب سیاسی این کشور، چه در سطح عمومی جامعه و چه در سطح مجلس دومای روسیه (پارلمان این کشور) است، و شخص گنادی زیوگانف را نادیده گرفت. در واقع چرخش مواضع سیاست های جهانی روسیه به نحوی نشان دهندۀ گردش به چپ در مجموعۀ جامعۀ مدنی روسیه هم هست و چه بسا می تواند حاکی از قدرت گیری چپ ها و کمونیست ها و نقش مؤثر تر و آشکار تر حزب کمونیست این کشور و شخص گنادی زیوگانف در آینده ای نه چندان دور باشد.
به هر حال از دید من به عنوان یک ناظر سیاسی که هیچ علاقه ای به یکه تازی ایالات متحدۀ آمریکا و سایر اعضای ناتو در عرصۀ مناسبات بین المللی ندارم ( به خصوص به دلیل نقش منفی و مخرب این کشورها، به ویژه در خاورمیانه)، سیاست جدید روسیه و ایجاد رقابت در عرضۀ قدرت های بزرگ نظامی دنیا را به فال نیک باید گرفت و از این تضاد و رقابت در منافع باید در جهت اهداف و منافع ملی استفادۀ بهینه کرد.
منوچهر خاکی
شنبه چهاردهم آذر ماه
1394