جمعه، مهر ۰۲، ۱۳۹۵

انتخابات ریاست جمهوری سال 96

هنوز زود است که بگویم ولی دلشوره دارم، بالاخره ما هم حق داریم که گاهی اندکی دلواپس باشیم، اما حق نداریم که دلواپس مصلحتی و حرفه ای باشیم؛ دلم می خواهد بگویم در این اوضاع بلبشوی منطقۀ خاورمیانه، که عرصۀ تاخت و تاز گروههای تندرو و بنیاد گرای اسلامی شده است، و در منطقه ای از جهان که از هر طرف با پایگاههای نظامی امپریالیسم احاطه و غُرُق شده است، و کشور عزیزمان همچون جزیره ای در میان آتش و جنگ و خونریزی، اندک ثبات و آرامشی دارد، که به دلیل نابخردی های بعضی و خرده شیشه های برخی دیگر، این صلح و آرامش هم حالت شکننده و نا استوار دارد، برای اینکه با خواسته ها و اهداف آزمندانۀ سرمایه داری بزرگ جهانی، و مطیعان و گوش به فرمانانشان و جریاناتی که در گذشته های نسبتاً دور نیروهای مترقی بودند، ولی اینک جز نامی از آن دوران چیزی را یدک نمی کشند، و حاضرند با هر کس و ناکس، منجمله دشمنان قسم خوردۀ مردم ایران و ستمدیدگان جهان و منطقه، همچون راست ترین محافل امپریالیستی ایالات متحدۀ آمریکا و اسرائیل و عربستان سعودی و ترکیه و حتی راست های افراطی وطنی در پوشش شیعه گری افراطی هم قسم و هم پیمان شوند و از گرفتن کمک های مالی از این نیروهای ارتجاعی، به خود ببالند و با افتخار آن را اعلام کنند، که گویی مخالفت با رزیم جمهوری اسلامی مجوزی به آنها می دهد که به هر شیوه ای دست یازند و از هر خیانتی منجمله جاسوسی و دادن اطلاعات محرمانۀ نظامی و امنیتی به دشمنان آب و خاک ایران، مثل صدام حسین و نتانیاهو و سران مرتجع کشورهای عربی حاشیۀ خلیج فارس، جرج بوش وشرکای تی پارتی اش در کنگرۀ ایالات متحدۀ آمریکا هیچ ابایی نداشته باشند، همراه و هم رأی نباشم و در کنار جریاناتی مانند سازمان مجاهدین خلق کنونی و حزب دمکرات کردستان فعلی با رهبری امثال مریم رجوی و مصطفی هجری، قرار نگیرم و به آسیاب سلطنت طلبان داخلی، که اکثر آنها و تقریباً همۀ آنهایی که من به نوعی با آنها در تماس دور و نزدیک هستم، در حال یار گیری و یار کشی در تیم های اصولگرا و راست های افراطی از قبیل احمدی نژاد و قالیباف و احتمالاً جلیلی و حداد عادل و ولایتی و یا در آب نمک خوابانده های دیگری هستند، و کم کم با کمی هول شدگی، عصبیت و با پنهان کاری های کمتر در حال حمایت از این گونه جریانات هستند و پیروزی و شکست آنان را پیروزی و شکست خود تلقی می کنند، آبی نریزم، عزم جزم دارم که در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 شرکت کنم و علیرغم همۀ کارشکنی ها و فتنه جویی ها و ناراضی تراشی های راست های افراطی که مانع از تحقق بسیاری از وعده های حسن روحانی، به ویژه در عرصۀ سیاست داخلی و اقتصاد شد و با وجود آن که در مجموع شرایط زندگی شخصی من به دلیل بیکاری مستمر از اواخر دوران احمدی نژاد تا کنون، نه تنها به هیچ وجه بهتر نشده است، بلکه به مراتب بدتر و ناهنجار تر شده است، به حسن روحانی، که تصور می کنم در مجموع هرچند لاجرم کند، در جهت درست حرکت می کند، رأی بدهم. البته تغییر در پارامتر های عمدۀ سیاسی تا زمان انتخابات می تواند در تصمیم من تأثیرگذار باشد، ولی در حال حاضر چنین تصمیمی دارم.


منوچهر خاکی
02/07/395

هیچ نظری موجود نیست: