پنجشنبه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۹۵

تاریخچۀ اول ماه مه (بخش پنجم)

تاریخچۀ اول ماه مه
نویسنده: اَلِگزاندِر تراکتِنبِرگ
ترجمه: منوچهر خاکی


بخش پنجم: تدارکات برای اعتصاب روز اول ماه مه

کارزار بزرگ اعتصابی سال 1877، که در آن دهها هزار نفر از کارگران فولاد و راه آهن، سرسختانه بر علیه کورپوراسیون ها و حکومتی که سربازان را برای سرکوب اعتصاب فرستاد، مبارزه می کردند، مهر خود را بر روی تمامی جنبش کار کوبید. آن اولین کنش توده ای طبقۀ کارگر آمریکا در مقیاسی ملی بود و با وجود اینکه آنها توسط ترکیبی از نیروهای حاکمیتی و سرمایه، شکست خوردند، کارگران آمریکایی از این کارزارها با درک روشن تری از موقعیت طبقاتی خود در جامعه، عزم راسخ تر و روحیۀ استوارتر بیرون آمدند. این کارزار، بخشاً در واکنش به بارُون های معادن ذغال سنگ پنسیلوانیا بود، که در جریان تلاششان برای انهدام سازمان معدنکاران در منطقۀ آنتراسیت (نوعی ذغال سنگ با کربن بالا)، ده معدن کار سرسخت را در سال 1875، به دار آویختند.
با وجود اینکه دهۀ 1890-  1880 به طور کلی یکی از فعالترین دهه ها در جریان توسعۀ صنعت آمریکا و بسط بازار مسکن بود، سال های 1885-18884 رکودی را تجربه کرد که در واقع رکود ادواری پس از بحران سال 1873 بود. جنبش برای روز کاری کوتاه تر، تکانه ای اضافی از بیکاری و رنج عظیم متداول در آن دورۀ زمانی، دریافت نمود.
فدراسیون، که به تازگی سازمان یافته بود، امکان استفاده از شعار هشت-ساعت کار روزانه را به عنوان یک شعار وحدت بخش در میان توده های کارگرانی که خارج از حیطۀ فدراسیون بودند و «شوالیه های کار»، سازمانی قدیمی تر ولی هنوز در حال رشد، مشاهده کردند. فدراسیون با تشخیص اینکه تنها یک حرکت عمومی که همۀ نیروی کار سازمانیافته را درگیر سازد، می تواند به نتایج مطلوب منجر شود، از سازمان «شوالیه های کار» درخواست کرد که از جنبش روز کاری هشت ساعته پشتیبانی کند.
در اجلاس همگانی فدراسیون در سال 1885، تصمیم در مورد اعتصاب در روز اول ماه مه سال آینده،  تصریح شد و چندین اتحادیۀ ملی، منجمله و به ویژه درودگران و سیگار سازان، تدارکات لازم برای کارزار را بر عهده گرفتند. آژیتاسیون (تبلیغ، تهییج) برای کنشگری اول ماه مه، برای هشت ساعت کار روزانه، نتایج بلافصل خود را در رشد تعداد اعضای اتحادیه های موجود، نشان داد. «شوالیه های کار» با فراز و نشیب رشد کرد و در سال 1886، تعداد اعضایش به اوج خود رسید. گزارش شده است که این سازمان، که از فدراسیون مشهورتر بود و به عنوان یک سازمان رزمنده در نظر گرفته می شد، در آن دورۀ زمانی تعداد اعضای خود را از دویست هزار نفر به حدود هفتصد هزار نفر افزایش داد. فدراسیون که ابتدا جنبش را به راه انداخت و مشخصاً روزی را برای شروع اعتصاب هشت ساعت کار روزانه تعیین کرد، نیز از نظر تعداد اعضا و به خصوص از نظر قدر و منزلت در میان توده های وسیع کارگران، ارتقا پیدا کرد. به همان میزان که روز اعتصاب در حال نزدیک شدن بود و آشکار می شد که رهبری «شوالیه های کار» به ویژه تِرِنس پادِرلی، در حال کارشکنی در جنبش است و حتی مخفیانه به اتحادیه های خود توصیه می کند که به اعتصاب نپیوندند، محبوبیت فدراسیونهمچنان در حال افزایش بود. اعضای سادۀ هر دو سازمان با شور و اشتیاق برای کارزار آماده می شدند. اتحادها و ائتلاف های حول محور روز کاری هشت ساعته در شهرهای مختلف، بیرون می جوشیدند و روحیۀ بالای مبارزه جویی،که در حال اثربخشی بر روی تودۀ کارگران سازمان نایافته بود، در سرتاسر جنبش کارگری احساس می شد. روز نوینی برای طبقۀ کارگر آمریکا در حال طلوع بود.
بهترین راه برای آگاهی یافتن از روحیۀ کارگران، مطالعۀ حدود و میزان جدیت مبارزۀ آنهاست. تعداد اعتصاب ها در مدت زمانی بین سالهای 1885 و 1886 در صورت مقایسه با سالهای پیش از آن نشان می دهد که چه روحیۀ مبارزه جویی در حال انگیختن جنبش کارگری بود. نه تنها کارگران در حال آماده شدن برای کنشگری در اول ماه مه سال 1886بودند، بلکه در سال 1885 نیز تعداد اعتصاب ها به میزان محسوسی افزایش نشان می داد. در مدت زمان بین سالهای 1884-1881 تعداد اعتصاب ها و تعطیلی کارخانجات به طور میانگین کمتر از 500 مورد بود، و به طور متوسط فقط 150،000 کارگر در سال درگیر این رویدادها شده بودند. اعتصاب ها و تعطیلی کارخانجات در سال 1885 به حدود 700 مورد افزایش پیدا کرد و تعداد کارگران درگیر به رقم 250،000 جهش یافت. در سال 1886 تعداد اعتصاب ها با رسیدن به رقم 1،572 مورد، بیش از دو برابر سال 1885 شد و متناسب با آن تعداد کارگران متأثر از آنها به 600،000 نفر رسید. این که جنبش اعتصابی در سال 1886 تا چه میزان گسترده شده بود را می توان از این واقعیت استنباط کرد که در حالی که در سال 1885 تنها 2،467 مؤسسه تحت تأثیر اعتصاب ها قرار گرفتند، مؤسسات درگیر در سال بعد، تا رقم 11،562 افزایش یافت. با وجود کارشکنی (سابوتاژ) آشکار «شوالیه های کار»، تخمین زده می شد که متجاوز از 500،000 کارگر مستقیماً درگیر اعتصاب ها برای روز کاری هشت ساعته بودند.
مرکز اعتصاب شیکاگو بود، جایی که جنبش اعتصاب در گسترده ترین وجه وجود داشت، ولی در عین حال شهرهای متعدد دیگری نیز در کارزار اول ماه مه درگیر بودند. نیویورک، بالتیمُور، واشینگتن، میلواکی، سینسینّاتی، سنت لوئیز، پیتسبورگ، دیترویت، و بسیاری از دیگر شهرها جلوۀ خوبی از ترک کار را به نمایش گذاشتند. صفت ممیزۀ این جنبش اعتصابی این بود که کارگران سازمان نیافته و ناماهر به درون کارزار کشیده شدند، و اعتصاب های همدلانه در آن دورۀ زمانی، کاملاً متداول گشته بود. یک روحیۀ سرکشی وسیع در سراسر سرزمین وجود داشت و مورخان بورژوا از "جنگ اجتماعی" و "نفرت از سرمایه" ای که در مدت این اعتصابات آشکار گشت، و از شور و اشتیاق نفرات عادی، صحبت می کنند که به درون جنبش وارد شد. تخمین زده می شود که حدود نیمی از کارگرانی که به اعتصاب پیوستند، موفق شدند، و جایی که آنها نتوانستند 8 ساعت کار را تأمین کنند، موفق شدند که ساعات کار را به میزان محسوسی کاهش دهند.

ادامه دارد...


هیچ نظری موجود نیست: