جمعه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۹۵

تاریخچۀ اول ماه مه (بخش ششم)

تاریخچۀ اول ماه مه
نویسنده: اَلِگزاندِر تراکتِنبِرگ
ترجمه: منوچهر خاکی


بخش ششم: اعتصاب شیکاگو و هِی مارکِت

تهاجمی ترین وجه اعتصاب اول ماه مه در شیکاگو بود، که در آن زمان یک مرکز مبارزه جویی جناح چپ جنبش کارگری بود. اگرچه دربارۀ برخی از مسائل سیاسی جنبش کارگری، شفافیت کافی وجود ندارد، با اینحال همیشه برای فراخواندن کارگران به کنش، بالابردن روحیۀ مبارزه جویی آنان در کارزار برای بهبود فوری شرایط کار و زندگی آنها، یک جنبش رزمندۀ آماده بود.
با کمک گروه های مبارز کارگری، اعتصاب در شیکاگو، بزرگترین سهم را بر عهده گرفت. برای تأمین آمادگی های لازم، ائتلافی حول محور هشت ساعت کاری شکل داده شد. اتحادیۀ کارگری مرکزی مرکب از اتحادیه های کارگری از جناح چپ، به طور کامل از ائتلاف هشت ساعت کار روزانه، که یک سازمان جبهۀ متحد، شامل اتحادیه های وابسته به فدراسیون، «شوالیه های کار»، و حزب کارگران سوسیالیست، اولین حزب سیاسی سازمان یافته سوسیالیست طبقۀ کارگر آمریکا بود، پشتیبانی می کردند. در یکشنبۀ قبل از اول ماه مه، اتحادیۀ کارگری مرکزی یک تظاهرات آماده سازی را با شرکت حدود 25،000 تن از کارگران سازماندهی کرد.
در روز اول ماه مه، شیکاگو شاهد سرازیر شدن سیل عظیمی از سوی کارگرانی بود، که در پاسخ به فراخوان جنبش کارگری سازمان یافتۀ شهر، ابزار ها را زمین گذاشتند. این مؤثرترین تظاهرات همبستگی طبقاتی بود، که حتی خود جنبش کارگری تا آن زمان تجربه نکرده بود. اهمیت آن درخواست- هشت ساعت کار روزانه- در آن زمان و وسعت و سرشت اعتصاب معنای سیاسی چشمگیری به جنبش داد. این اهمیت با پیش روی هایی که در روزهای آتی صورت گرفت، تعمیق پیدا کرد. جنبش هشت ساعت کار، به خودی خود، فصل درخشانی را در تاریخ مبارزات طبقۀ کارگر آمریکا شکل می بخشد.
دشمنان کارگران بیکار ننشستند. توسط نیروی مرکب ردۀ بالایی از کارفرمایان و مقامات محلی، مصمم به نابودی رهبران رزمنده، و بدانوسیله امیدوار به وارد آوردن ضربه ای مهلک به کل جنبش کارگری شیکاگو، از راهپیمایی کارگران شیکاگو جلوگیری به عمل آمد. رویدادهای 3 و 4 مه، که منجر به اتفاقی شد که به نام موضوع هِی مارکت مشهور است، در واقع رشد ناگهانی و فراگیر شدن اعتصاب اول ماه مه بود. تظاهرات برگزار شده در روز 4 مه، در میدان هِی مارکت، فراخوانی بود برای اعتراض بر علیه حملۀ ددمنشانۀ پلیس به یک گردهم آیی کارگران اعتصابی در کارخانۀ دروگری مک کورمیک در روز 3 مه، که در آنجا شش کارگر کشته شدند و بسیاری زخمی شدند. گردهم آیی مسالمت جویانه بود، و هنگامی که پلیس حملۀ دیگری را بر علیه کارگران تجمع کرده، آغاز کرد، تجمع در آستانۀجمع شدن و تعویق انداختن به زمان دیگر بود. بمبی به درون جمعیت پرتاب شد، که یک گروهبان توسط آن کشته شد. این حادثه منجر به یک نزاع شد که در نتیجۀ آن هفت تن از افراد پلیس و چهار تن از کارگران، جان خود را از دست دادند. حمام خون در میدان هِی مارکت، محکومیت سریع پارسونز، اسپایز، فیشر و ایگل به اعدام توسط چوبۀ دار، و زندانی کردن سایر رهبران رزمندۀ شیکاگو، پاسخ کارفرمایان شیکاگو بود. و آن علامتی بود برای واکنش مدیران در سراسر کشور. نیمۀ دوم سال 1886 با یک یورش متمرکز کارفرمایان مصمم به بازپس گیری موضع از دست رفتۀ خود در مدت جنبش اعتصابی سال های 1886-1885، نشانه گذاری شده است.
یک سال پس از از به دار آویختن رهبران کارگری شیکاگو، فدراسیون، که دیگر به نام «فدراسیون آمریکایی کار»، شناخته می شد، در همایش سال 1888خود در سنت لوئیز، به از سرگیری جنبش روز کاری هشت ساعته رأی داد. اول ماه مه که از همان زمان تبدیل به یک سنت شده بود، دو سال قبل از نقطۀ تمرکز جنبش نیرومند کارگران بر اساس یک موضوع سیاسی طبقاتی، دوباره به عنوان روزی که در آن می بایست کارزار روز کاری هشت ساعته از سر گرفته می شد، انتخاب شد. اول ماه مه 1890، قرار بود که شاهد یک اعتصاب در گسترۀ ملی برای روز کاری کوتاه تر باشد. در همایش سال 1889، رهبران فدراسیون آمریکایی کار، به سرکردگی ساموئِل گامپِرز، موفق شدند که جنبش اعتصابی را محدود سازند. تصمیم گرفته شده بود که اتحادیۀ درودگران، که به عنوان آماده ترین نیروی اعتصاب شناخته می شد، اعتصاب را آغاز کند، و اگر به موفقیت نائل شد، بقیۀ اتحادیه ها نیز در صف و نوبت عمل قرار گیرند.


ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست: